عبارت «دائو» یا «سازمان خودگردان غیرمتمرکز» اصطلاحی آشنا در ادبیات ارزهای دیجیتال است که مطمئناً بارها آن را شنیدهاید؛ اما ممکن است آشنایی شما با این مفهوم مهم در همین حد باشد و چیز بیشتری از آن ندانید. اگر اینطور است، پیشنهاد میکنیم حتماً این مقاله را مطالعه کنید؛ چراکه آگاهی از چیستی و چگونگی کارکرد دائو برای همه دوستداران ارزهای دیجیتال از ملزومات است.
حتماً میدانید که یکی از ایدههای بنیادین فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال، تمرکززدایی است. این تمرکززدایی تنها محدود به پرداختهای مالی نیست و بلاک چین قصد دارد از همه فرایندهای متمرکز تمرکززدایی کند. آیا تابهحال به معایب متمرکزبودن فکر کردهاید؟ یا شرکتهای متمرکزی مانند گوگل و فیسبوک را بهصورت غیرمتمرکز تصور کردهاید؟ آیا بهطور کلی تاکنون به غیرمتمرکزبودن اینترنت فکر کردهاید؟ اگر نه، بیایید همین حالا با هم این کار را انجام دهیم.
تصور کنید همه ابرشرکتها و غولهای فناوری که امروز آنها را میشناسیم، بهصورت غیرمتمرکز اداره شوند. در این صورت هیچ شرکتی نمیتواند بهتنهایی تصمیمی بگیرد که منافع بخش زیادی از جمعیت جهان را به خطر بیندازد. بهعنوان مثال گوگل نمیتواند هیچ بخشی از اطلاعات خود را برای عدهای خاص فیلتر کند و همه کاربران از سرتاسر جهان، به همه اطلاعات گوگل دسترسی خواهند داشت. یا شرکتی مانند فیسبوک نخواهد توانست اطلاعات شخصی کاربران خود را به فروش بگذارد و برای چنین کاری، به موافقت اکثریت اعضا نیاز خواهد داشت.
برای درک بهتر اهمیت تمرکززدایی میتوان حتی از دنیای ارزهای دیجیتال هم فراتر رفت و آن را به همه بخشها تعمیم داد. تصور کنید هیچ مدیری نتواند تصمیمات شرکتی را بهتنهایی اتخاذ کند و همه کارکنان آن از حق رأی مساوی برخوردار باشند. چنین چیزی ممکن است در نگاه اول شبیه به یک رویا به نظر برسد؛ اما حقیقت این است که سازمان خودگردان غیرمتمرکز یا همان دائو برای همین متولد شده است؛ برای اینکه حاکمیت غیرمتمرکز را به انسانها هدیه کند.
اولین و سادهترین کاری که برای تعریف دائو میتوان انجام داد، مراجعه به نام آن است. DAO مخفف عبارت Decentralized Autonomous Organization بهمعنای سازمان خودگردان غیرمتمرکز است.
برای درک بهتر دائو، یک بانک را در نظر بگیرید که بهصورت غیرمتمرکز اداره میشود. این بانک از بسیاری جهات شبیه به بانکهای سنتی است؛ اما با دو تفاوت عمده:
- ماهیت فیزیکی ندارد و بهصورت اینترنتی کار میکند؛
- حاکمیت متمرکز ندارد و همه مشتریان آن میتوانند نقش رئیس بانک را ایفا کنند.
حال تصور کنید این بانک بخواهد سودی را که از مشتریان خود دریافت میکند افزایش دهد. در چنین شرایطی همه کاربران حق دارند نظر خود را اعلام کنند و پیشنهادی که بیشترین میزان موافقت را داشته باشد برگزیده خواهد شد. ازآنجاکه کاربران خود در این مسئله ذینفع هستند، مسلماً منافع خود را در نظر میگیرند و به این ترتیب یک شخص نمیتواند هر تصمیمی را تنها با درنظرگرفتن سود خود و به قیمت زیرپاگذاشتن حقوق سایرین اتخاذ کند.
در تعریف ساده، دائو نوعی رویکرد در اداره سازمان است که در آن هر عضوی از مجموعه، فارغ از جایگاه و سمت، حقی یکسان در ایجاد تغییرات دارد.
دائوها در حقیقت قراردادهای هوشمندی هستند که تاکنون بیشتر آنها روی بلاک چین اتریوم اجرا شدهاند؛ اما هر بلاک چینی که از فناوری قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکند، میتواند میزبان یک دائو هم باشد.
دقیقاً مانند شرکتهایی که در دنیای واقعی با آنها سروکار داریم، دائوها هم میتوانند در حوزههای مختلفی فعالیت کنند. از صرافیهای غیرمتمرکز گرفته تا پلتفرمهای وامدهی غیرمتمرکز و صنعت بازی و پلتفرمهای پخش ویدیو و موسیقی و هر مجموعه دیگری که خدماتی را بهصورت غیرمتمرکز و بر بستر بلاک چین ارائه میکند، همگی میتوانند یک دائو محسوب شوند.
هر دائو یک یا چند توسعهدهنده دارد که کد آن را مینویسند. قوانین دائو در حقیقت همان کدهایی هستند که از ابتدا در قرارداد هوشمند آن قرار گرفتهاند؛ بنابراین هنگام کدنویسی آنها باید دقت بسیار زیادی به خرج داد؛ چراکه هر اشتباهی میتواند به قیمت ناکارآمدی یا حتی نابودی آن تمام شود.
دائوها را میتوان یکی از زیرشاخهها یا دستاوردهای مهم امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) به شمار آورد. این سازمانهای غیرمتمرکز دقیقاً زمانی کار خود را آغاز کردند که تبوتاب تمرکززدایی در جهان حاکم بود و توسعهدهندگان بهدنبال ارائه نوآوریهای خود در زمینه تمرکززدایی بودند.
یکی از معروفترین دائوهای جهان در سال ۲۰۱۶ متولد شد. این سازمان خودگردان غیرمتمرکز The DAO نام داشت و بهطور هوشمندانهای از عبارت دائو در نام برند خود استفاده کرده بود. البته The DAO بهدلیل ایرادی که در کد قرارداد هوشمندش وجود داشت، در نهایت هدف حمله هکرها قرار گرفت و مبلغ زیادی از آن به سرقت رفت؛ ماجرایی که در دنیای ارزهای دیجیتال تحتعنوان «هک دائو» معروف است.
دائو چگونه کار میکند؟
تا به اینجا درباره ماهیت کلی و ویژگیهای اساسی دائو صحبت کردیم. در این قسمت قصد داریم با دقت بیشتری به جزئیات فنی عملکرد دائوها وارد شویم.
در قسمتهای قبل گفتیم دائو سازمانی غیرمتمرکز است که همه اعضای جامعهاش آن را اداره میکنند. ممکن است این سؤال برایتان پیش آمده باشد که اعضای یک دائو چگونه میتوانند در اداره آن نقش داشته باشند و اساساً حاکمیت خود را چگونه اعمال میکنند؟
هر پروژه دائو یک توکن حاکمیتی دارد که دارندگان آن میتوانند در تصمیمگیریهای این دائو مشارکت داشته باشند. هرچه تعداد توکنهای حاکمیتی یک کاربر بیشتر باشد، از حق رأی بیشتری هم برخوردار خواهد بود.
بهعنوان مثال، پلتفرم وامدهی میکردائو دو توکن به نامهای دای (DAI) و میکر (Maker) دارد. توکن میکر توکن حاکمیتی میکردائو است که دارندگان آن میتوانند رأی خود را درباره تغییرات این پلتفرم بیان کنند.
یکی دیگر از بخشهای اساسی اکوسیستم دائوها، پیشنهادها یا همان «پروپوزالها» هستند. هر کاربری که پیشنهادی برای بهبود عملکرد یک دائو داشته باشد، میتواند پروپوزال خود را در شبکه آن ثبت کند و به رأی سایرین قرار دهد. سایر اعضای شبکه سپس با استفاده از توکنهای حاکمیتی خود به این پیشنهاد رأی میدهند. در صورتی که پروپوزال به موافقت اکثریت اعضا برسد، به اجرا گذاشته خواهد شد و در صورتی که رأیهای لازم را دریافت نکند، ملغی میشود.
اینکه موافقت چه درصدی از اعضا برای تأییدشدن یک پروپوزال لازم است، مسئلهای است که میتواند در هر دائو متفاوت باشد و بستگی به قانونی دارد که از ابتدا در قرارداد هوشمند آن کدنویسی شده است.
ارسال پاسخ